با عرض پوزش!

دوستانِ قشنگم!

از اونجایی که هیچ اتفاقی بدون حکمت نیست؛

وصل شدن نت تو این برهه زمان، برای این بوده که من بتونم اینجا اعلام کنم که شدیدا، عمیقا، تماما و وژژژدانا به یک انشا نیاز دارم :(

هیچ یازدهمی‌ای نیست که انشای "دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد/ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد" شو برام بفرسته؟! :( برای ۴شنبه می‌خوامش :/

حرف که میخوام بزنم انگار قراره یه جون از جونام کم شه.

اینجا زیادی برام بزرگ شده بود. الان از اینکه بدون استفاده مونده حس خوبی ندارم. حس میکنم دیگه آخرای داستان از هر دریه. ولی خب... من نمیخوام اینطور باشه. نمی‌خوام این یه پست خداحافظی باشه. از طرفی هم تعلق خاطر زیادی به اینجا دارم و از این بابت هم راضی نیستم. پس یه مدت نخواهم بود. بهتره بگم یه مدت بیشتر نخواهم بود.

همین...

لعیا همین الان یهو پریدم سمت گوشی ببینم خبری ازت هست یا نه که دیدم کامنتت دقیقا مال یه دیقه پیشه :)))

من به کامنتت اعتماد کردماااااا !! غیب نشی یه وقت! :((